اپیزود اول
حالا شناختی یا نه؟ شروع یک خودزنی تاریخی!
رفقای عزیز امروز میخوام یه داستان باحال رو براتون تعریف کنم که نشون میده تو دنیای فوتبال، نباید زیاد از حد جوگیر شد! به خصوص اگه طرف مقابلت، یکی از قویترین موتورهای گلزنی حال حاضر جهان باشه؛ قصه ما در مورد کسی نیست جز ارلینگ هالند، هیولای نروژی! یا به قول بعضیا بچه غول!
ماجرا از اونجایی شروع شد که نروژ و ایتالیا تو مقدماتی جام جهانی آخرین بازی خودشون رو در گروه برگزار کردن. یه روز قبل بازی، خبرنگارا از ارلینگ هالند، که کلکسیونر رکوردهای گلزنیه، پرسیدن نظرت درباره اسپوزیتو بازیکن آیندهدار اینتر و تیم ملی ایتالیا چیه؟
هالندِ بنده خدا هم با نهایت صداقت و سادگی گفت: «راستش رو بخواین، من زیاد در موردش نمیدونم. شاید به خاطر این حرف سرزنشم کنین، اما خب وقتی یکی تو اینتر و تیم ملی ایتالیا بازی میکنه، معلومه که کیفیت بالایی داره و حتماً بازیکن خفنیه.»
این حرف، رفقا، آتیش زیر خاکستر بود! بعضیا تو ایتالیا کلاً تحمل اینو ندارن که یه نفر از کیفیت بازیکنشون خبر نداشته باشه، حتی اگه طرف ارلینگ هالند باشه!
آقا، بازی شروع شد و زمان زیادی نگذشت همون اوایل بازی (دقیقه ۱۱) همون بازیکن، یعنی فرانچسکو پیو اسپوزیتو، گل اول رو میزنه و ایتالیا رو ۱-۰ جلو میندازه. تا اینجای کار همه چی عالیه و به نفع میزبانه.
اینجا بود که یکی از کارشناسای معروف تلویزیون ایتالیا، دنیله آدانی، که سابقه بازی تو سری آ رو هم داره، دیگه نتونست خودش رو کنترل کنه و سریعاً زد تو کار طعنه! رو به دوربین کرد و با یه ژست حق به جانب گفت:
«ارلینگ عزیز، حالا این بازیکن ما رو میشناسی دیگه، نه داداش؟»
یعنی فقط منتظر یه لحظه بود که این حرفو بزنه و بگه: “هالند داداش نمیشناسیش ها؟ حالا ببین چه گلی زد!”
ولی کارشناس عزیز، کاش یادت میموند که این طعنه رو داری به یه ماشین گلزنی قرن میزنی!
اپیزود دوم
انفجار وایکینگها؛ دو گل در دو دقیقه!
نیمه اول با همون نتیجه ۱-۰ تموم شد و احتمالاً آقای کارشناس، آدانی، حسابی سر میز شام از خودش و طعنهش تعریف میکرده که چه حالی از هالند گرفتیم! ولی رفقا، فوتبال، بازی ۹۰ دقیقهای و نیمه دوم همون نیمه معروف به نیمه مربیا شروع شد، یه انفجار در قلب ورزشگاه سنسیرو رخ داد!
نروژ که انگار حسابی از طعنهها شاکی شده بود، با غولهای خودش به زمین اومد. اول یه گل تساوی دقیقه ۶۳، بعد یه توپ دیگه دقیقه ۷۲، که نزدن و دوباره فشار و همینجوری توپ میریختن روی دروازه ایتالیا تا اینکه تو دقیقه ۷۸، خود ارلینگ هالند با یه والی استثنایی و استادانه، نروژ رو ۲-۱ جلو انداخت!
آقای کارشناس، آدانی، داشتی؟
هنوز صدای تشویق هواداران نروژ تموم نشده بود، هنوز ایتالیاییها تو شوک گل دوم بودن، که هالند گفت: «بذار حالا بگم، من کیام!» و هنوز دو دقیقه نشده بود گل بعدی، یعنی تو دقیقه ۸۰، دوباره فرار کرد و در مقابل دروازه یه ضربه دقیق زد و بازی رو کرد ۳-۱! دو گل در دو دقیقه!
هالند قصه ما با دو گل برقآسا جوابشو داد!
انگار که با هر گل میگفت: «اینم از جواب سؤالت! وقت نشد اون بازیکن رو بشناسم، ولی حالا ببین من کیام!»
بازی هم که دیگه رسماً برای ایتالیا از دست رفته بود و با گل چهارم، نروژ ۴-۱ پیروز شد!
یه شکست سنگین برای آتزوری تو خونه خودش، که نشون داد که هالند و دوستان میتونن تو ۴۵ دقیقه هر تیمی رو به هم بریزن. حتی اگه اون تیم ایتالیا باشه هر چند که فعلا از اون ایتالیای افسانهای فاصله داره.
نتیجه اخلاقی: لطفاً عجول نباشید!
رفقا، کل این داستان یه درس داشت: تو فوتبال، جوگیر شدن و عجله کردن برای تیکه انداختن، کار دست آدم میده! اگه آقای کارشناس میدونست که دقایقی بعد، طعنهش قراره با آتیشبازی وایکینگها و دو گل هالند روبرو بشه، عمراً اون حرفو میزد! احتمالاً هر وقت هالند رو میبینه، یه لبخند با شرمندگی بزنه و بگه: «ارلینگ عزیز، من از قدیم طرفدار پر و پا قرصت بودم، فقط میخواستم شوخی کنم!»
خلاصه که هالند همونطور که تو زمین بیرحمه، تو جواب دادن به منتقدانش هم بیرحم و برقآسا عمل میکنه.
مواظب باشید به کی طعنه میزنید، چون ممکنه با “۴ تا گل” به خونه برگردید!
تا اپیزود بعدی لبخند یادتون نره…





