رفقا حالتون چطوره؟ اوضاع بر وفق مراده؟ خبر داغ تکواندویی داریم از آفریقا! البته ماجرای مسابقات تکواندو زیر ۲۱ سال در نایروبی کِنیا، دیگه از حالت ورزشی دراومده و تبدیل شده به یه سریال کمدی – اکشن درجه یک! داشتم فکر میکردم چرا میزبانی رو داده بودن به کنیا؟ احتمالا شرط فدراسیون کنیا این بوده که هیجان رو تا تهش بالا ببرن! ایول!
اپیزود اول:
قصه دو مدال و دزد محترم!
بذار از همون جایی شروع کنم که دیگه باید چهار دست و پا بریم تو افق محو بشیم. میگن تو این مسابقات، مدالهای بچههای تیم ایران رو زدن! بله، مدال طلای ابوالفضل زندی و مدال برنز امیرمحمد اشرافی، در کمال آرامش، وسط سالن، از جایی که محل گرم کردن تیمها بوده، دزدیده شدن!
مگه داریم؟ مگه میشه؟ سالن مسابقات جهانی زیر ۲۱ سال تکواندو، که ۴۵۲ ورزشکار از ۷۵ کشور جهان توش بودن، امنیّتش در حد یه مغازه بقالی سر کوچهمون نیست که صاحبش یه لحظه رفته چای بخوره! دزدِ عزیز، دستت درد نکنه! تو دیگه کی هستی که انقدر راحت اومدی و گلچین هم کردی یه طلا، یه برنز، نه بیشتر نه کمتر! و رفتی پی کارت؟ واقعاً باید به این خونسردی و در عین حال سرعت تبریک گفت!
آخه سالن گرم کردن! مگه دزد هم میاد گرم کنه؟
نکنه دزده هم یکی از اون ورزشکارای خسته و ناامید بوده که مدالی نسیبش نشده گفته: بیخیال زحمت کشیدن! از نوع آمادهاش رو برمیدارم!
مثل اینکه رئیس فدراسیون ایران سریعاً رایزنی کرده و مدالهای یدکی از برگزارکنندهها گرفته. وگرنه بچهها باید با یه رسید کاغذی برمیگشتن که روش نوشته:
مدال طلا به سرقت رفته!
اپیزود دوم:
سالن مسابقه یا اردوگاه تفریحی؟
حالا این داستان سرقت رو بذار کنار باقی فجایع! گویا این سالن ورزشی که تو نایروبی در نظر گرفته بودن، از نظر سختافزاری، یادگاری دوران غارنشینی بوده! نه فیلمبرداری درست و حسابی، نه سیستم ویدئوچک کار میکرده! یعنی احتمالا برگزارکنندهها با دوربین موبایل چک میکردن ببینن امتیاز حساب شده یا نه! البته اگه باتری موبایلشون تموم نشده بود! برادر من، اگه تجهیزات نداری، چرا میزبان میشی؟ این مثل این میمونه که بخوای با تراکتور، تو مسابقات فرمول یک شرکت کنی!
گیتِ خروجِ رویاها! بخش نظارت و امنیت رو کلاً از روی نقشه حذف کنید! میگن سالن، گیت مناسب نداشته و هرکی دلش میخواسته میتونسته بیاد تو! یعنی من اگه میخواستم یه پیتزا برای بچهها ببرم، احتمالاً راحتتر از رئیس فدراسیون وارد میشدم!
اون قسمت سالن گرم کردن که برای هر تیم فقط شش متر فضا در نظر گرفته بودن، دیگه نوبره! شش متر! مگه میخوان تو آسانسور گرم کنن؟ این فضای شش متری، برای تمرینات یک گربه هم کمه! فکر کن ورزشکار باید تو این شش متر، هم استراحت میکرده، هم کششی میرفته، هم مبارزهاش رو تمرین میکرده، و هم مدالشو سفت نگه میداشته که نزننش!
اصلاً این خودش یه نوع مسابقه بقا بوده!
اپیزود سوم:
آدمربایی با چاشنی پلیس کنیا!
حالا برسیم به نقطه اوج ماجرا که دیگه ته خنده و گریه است! ماجرای ورزشکار اردنی که روز دوم مسابقات، ایشون رو ربودن! بله، ربودن!
درست شنیدین خود ورزشکار رو با تموم مال و اموالش دزدیدن وسط مسابقات جهانی! بعد پلیس محترم کنیا برای پیدا کردنش، چی درخواست کرده؟ پول!
یعنی پلیس گفته: ما کارآگاه خصوصی نیستیم، باجگیر هم نیستیم، فقط اگه پول بدید، شاید بریم بگردیم! واقعاً دیگه این حد از بینظمی و بیحیایی رو فقط تو فیلما دیدیم، اونم فیلمای طنز سیاهِ خیلی غلیظ! خلاصه رفقا، کنیا با این میزبانی ثابت کرد که یه میزبانی پرحاشیه و دلهرهآور، خیلی بهتر از یه رقابت ورزشی کسلکننده و بیحادثهست.
به هر حال اینجور رقابت میتونه آدرنالین همه رو ببره بالا! فدراسیون جهانی تکواندو هم دنبال هیجان بوده، ظاهراً!. مدالها دزدیده شدن، بازیکن ربوده شد، پلیس باج خواست، سالن هم که مال عهد دقیانوس بود!
رفقا، فکر میکنین نفر بعدی که مدالهاش رو میدزدن، قراره چه کسی باشه؟ یا بهتر بگم، فدراسیون جهانی برای فاجعه بعدی چه کشوری رو انتخاب میکنه؟
تا اپیزود بعدی لبخند یادتون نره…





