اپیزود اول:
جاناتان دیوید؛ بچه یتیمی در تورین !
رفقا شنیدید میگن طرف رو تو جمع راه نمیدادن، میگفت من خودم با تنهاییم حال میکنم؟ حالا حکایت این جاناتان دیوید بختبرگشته در یوونتوسه. خبر رسیده که رختکن بانوی پیر چنان فضای سمی و سنگینی پیدا کرده که انگار نه انگار این بنده خدا همتیمیشونه. شایعه شده که بچههای تیم نه تنها تو زمین بهش پاس نمیدن، بلکه تو دنیای مجازی هم به روش «انفالو و بلاک» متوسل شدن!
تصور کنید؛ تیم یوونتوس یه گروه واتساپ داره به اسم «بچههای باحال تورین بدون حضور جاناتان». بعد اون وسط ماتیا پرین پیام میده: «بچهها امشب پیتزا مهمون من، فقط حواستون باشه به اون پسره کاناداییه نگید، باز میخواد بیاد از شربت افرا و سرمای اتاوا تعریف کنه، حوصلهمون سر میره!»
حالا واکنش بازیکنهای یووه چی بوده؟ فدریکو گاتی جوری رگ غیرتش زده بیرون که انگار بهش تهمت زدن تو پاستا کچاپ میریزه (که برای یه ایتالیایی از قتل بدتره!). گاتی اومده یه بیانیه داده در حد قطعنامه سازمان ملل. میگه: «آقا این حرفا مهمله، بیاساسه، از هیچی ساخته شده!» خب برادر من، اگه واقعاً اینطوری نیست، چرا انقدر جوش میاری؟
اما بخش جالبش اونجاست که میگن جاناتان رو از «شامهای تیمی» حذف کردن. یعنی قشنگ میتونم تصور کنم که کل تیم تو یه رستوران لوکس نشستن دارن استیک میزنن، بعد جاناتان دیوید از پشت شیشه داره نگاشون میکنه و با خودش میگه: «فکر کنم امروز هم تمرین تعطیل بوده که کسی به من زنگ نزد!»
البته همونطوری که قبلا گفتیم خود برو بچ همتیمی جاناتان این قضیه رو رد کردن و حسابی از کوره در رفتن اونا مدام میگن همهچیز آرومه و ما چقدر خوشبختیم، اما خب، مگه گوشِ هوادارای متعصب تورینی بدهکاره؟
تو کافههای دور و برِ ورزشگاه آلیانز، بحث داغه و خیلیا میگن: «عمو، تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!» اونا معتقدن وقتی یه شایعه با این جزئیات در میاد که طرف رو حتی تو مهمونیهای ناهار هم راه نمیدن، حتماً یه بویی از کباب میاد؛ حالا یا کبابِ رفاقتشوون سوخته، یا جاناتان بنده خدا واقعاً یه سوتی داده که از چشم بزرگترهای رختکن افتاده. خلاصه که هوادارا میگن دود بدون آتیش نمیشه و این تکذیبهای شدیداللحنِ بازیکنا و باشگاه، خودش مشکوکتر از اصلِ خبره!»
میخام بگم جاناتان جان، داداش زیاد سخت نگیر، اگه دیدی لوکاتلی تو اینستاگرام استوری گذاشته و تو رو هاید (Hide) کرده، نگران نباش؛ اینا فقط میخوان تمرکزت رو برای بازی بعدی به هم نریزن!
کلاً تو یووه، یا باید رفیق فابریک باشی یا کلاً وجود نداشته باشی؛ حد وسط نداریم رفیق!
اپیزود دوم:
آلگری و ناپولی؛ جنگ جهانی سوم در قلب ریاض!
رفقا از فضای مجازی و قهر و آشتیهای بچهگانه تورین که بگذریم، میرسیم به «رینگ بوکس ریاض». داداش چه خبره تو این سوپرجام؟ ناپولی برده، فینالیست شده، همه باید خوشحال باشن، اما باشگاه ناپولی یه بیانیه داده که انگار دارن حکم جلب مکس آلگری رو صادر میکنن!
ماجرا از این قراره که مکس آلگری، سرمربی میلان، وسط بازی یهو یادش رفته که مربیگری یه شغل فرهنگیه و شروع کرده به نثار کردن کلمات «منشوری» به یکی از مدیرای تیم ناپولی.
ناپولی هم تو بیانیهاش نوشته: «با وجود ۳۳ تا دوربین، مگه میشه کسی ندیده باشه؟» یعنی قشنگ آمار دوربینها رو هم داشتن! انگار داشتن فیلم سینمایی «خوب، بد، زشت» میساختن.
تصور کنید آلگری لب خط، با اون کت و شلوار شیک، یهو برگرده به مدیر باشگاه ناپولی بگه: «ببین، اگه یه بار دیگه از جات بلند شی، جوری از خجالتت در میام که ۳۳ تا دوربین هم نتونن سانسورش کنن!» او هم لابد اون وسط داشته جواب میداده که: «برو عمو، تو اگه مربی بودی که الان تیمت ۲-۰ عقب نبود!»
نکته خندهدار بیانیه ناپولی اینجاست که میگن این حملات «خارج از کنترل» بوده. یعنی آلگری احتمالا تبدیل به هالک شده و داشته نیمکت رو میجویده!
رفقای ناپولی، خب بردید دیگه، فینالیست شدید، تو یه قدمی کسب جام قرار گرفتین، این شکایتبازیا چیه؟ احتمالا از اونجایی که بازی تو ریاض بوده، آلگری فکر کرده چون فضا بیابونیه، هر چی بگه باد میبره، ولی خبر نداشته که بچههای ناپولی تیزتر از این حرفان.
جالبتر اینجاست که ته بیانیه، ناپولی یه جوری ابراز امیدواری کرده که این حرکت «نادیده گرفته نشه» که انگار آلگری یه جرم بینالمللی مرتکب شده. مکس هم که احتمالا الان تو رختکن داره با خودش میگه: «من که فقط داشتم میپرسیدم آدرس رستوران خوب تو ریاض کجاست، چرا اینا انقدر حساسن؟»
خلاصه رفقا فوتبال ایتالیا بدون این بزنبزنها و بیانیههای تند، مثل پیتزای بدون پنیر میمونه. یه طرف تو یوونتوس دارن همتیمیشون رو تو فضای مجازی بایکوت میکنن، یه طرف هم تو میلان و ناپولی دارن جلوی ۳۳ تا دوربین زنده، همدیگه رو مورد عنایت قرار میدن.
فقط امیدواریم تو فینال، کار به گیس و گیسکشی نکشه، چون اونجا دیگه تعداد دوربینها خیلی بیشتره و دیگه هیچ فحشی از قلم نمیوفته!
تا اپیزود بعدی لبخند یادتون نره…




